بسم الله
سلام
من پدرم تو کميته امداد کار مي کرد .
نامه هايي رو مي آورد که احساس مرگ بهت دست مي داد نامه دختر 14 ساله و خواهر 11 سالش که يکي مانتو مي پوشيد مي يومد مدرسه و سريع به خونه برمي گشت که اون يکي بره . با يلا قبا تو زمستون كلي گريه كردم . يه روز يلا قبا رفتم تونستم سه دقيقه سرما رو تحمل كنم . بعد يه سري كثافت حروم خور بچه 20 سالشون پرادو سوار مي شن و خودشون هم آخرين مدل بي ام و رو و زنشون هم يه كمري ناقابل تازه مي گن پول نداريم .
نمي تونم چيز ديگه اي بگم . . .
فقط مي شه گفت :
اللهم عجل لوليك الفرج .
چون ظاهرا فقط از دست خودش برمي ياد .
در پناه مهدي (عج)
يا علي ابن ابي طالب (ع)