• وبلاگ : نواي زمستان
  • يادداشت : خدا گريه هم مي كند
  • نظرات : 5 خصوصي ، 32 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رضا 

    فرموديد: «در اندرون من خسته دل چيزي است كه نمي توانم به زبان بياورم و به قول معروف داغي بر سينه ام نهاده اند اين مدت كه بدبين شده ام به جنس مخالفم»... و ... «حق با شماست من تسليمم و متهم اصلي منم كه جرات بيان ندارم »

    وقتي عدالت رعايت نشود بدبيني و عدم اعتماد اولين ثمره آنست فرهنگ مسلط بر جامعه اين فرصت را به زنان براي بيان معضلات و چالشهاي فردي و اجتماعي شان نميدهد نتيجه اش سكوت و بدبيني به جنسيت مخالف

    اينجا دادگاه نيست كه فردي محكوم شود و تسليم و ديگري پيروز ... تصور ميكنم شما خانم باب المفتوح ، جناب طه و بنده اگر بحثي با هم داشته ايم صرفا براي كمك به همديگر در تحليل مسائل مربوط به زنان بوده و نه تسليم يكي و پيروزي ديگري ... و قطعا محفلي براي سنجش ميزان مطالعه و .. كه فرموديد نيست تنها براي تبادل نظر ميان شهروندان يك جامعه بود كه شما بنده و طه عضوي از آنيم و خوشحالم كه شما به عنوان يك زن حس دروني تان را تا آنجايي كه محدوديتها اجازه ميدهد طرح كرديد كه هر چند به بحث ميان ما انجاميد اما لازم بود كه سو تفاهمات بر طرف شود حتي اگر سو تفاهم هم بر طرف نشود باز هم گفتگو ارزش ذاتي خود را دارد چون شاه كليد حل معضلات جامعه ما گفتگوست

    ممنون كه به فكر بنده بوديد تا خاطرم مكدر نشه ، معمولا بچه هاي علوم انساني نسبت به نقد حساسيت كمتري دارند چون بحث و جدل و مناظره بخش مهمي از وظايفشونه بنده

    خوشحال ميشم اگر نقدي داريد بفرمائيد حتي اگر اتهام باشه كه به قول شما هر چه از دوست رسد نيكوست ...حتي بر چسب اتهام

    از جناب طه هم ممنونم

    در پناه حق