• وبلاگ : نواي زمستان
  • يادداشت : با تو ام اي عشق !!!
  • نظرات : 5 خصوصي ، 13 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    شعرتونم جالب بود

    سلام آقا طه خوبي؟

    اومدم بگم سال نو مبارك

    برو درس ات رو بخون بچه که ...
    پاسخ

    تريپ فلسفه بافي : اين دو مقوله اصولا موازي هم هستند . ولي جداي از شوخي : چشم
    سلام طه
    اول بابت اين كه كمي دير شد ببخشيد ( البته چند بار با گوشيم خوندم اما نتونستم كامنت بذارم )‏
    باورت نميشه اگه بهت بگم بارها خوانده ام تا بتوانم آن چه در ذهن داشتي درك كنم و زمان زيادي به نوشته ات فكر كردم تا بتونم كامنتي بذارم كه احساس كني با جون و دل آن چه كه از نهادت بلندشده را درك كنم اما هنوز نتونستم .
    راستش هنوز افق ديدت را كشف نكردم اگر چه طبيعي است كه نتونم در ذهنت باشم اما مي فهمم كه عشق آن قدر وسيع است كه براي هر كس يك افق مخصوص به خود دارد .
    و اين گوشه اي از افق ديد توست كه با پنجره اي به نام « با توام اي عشق » به روي بازديد كنندگانت باز شده ....
    از لحاظ ادبي زيبا بود اگر چه در جايگاهي نيستم كه نمره اي برايش مشخص كنم اما فكر كنم فراتر از انتظار بود ...
    هميشه سرافراز و پاينده باشي
    سلام...لذت اين شعرواره وقتي معلوم مي شه كه اون رو از زبون خودت با اون لحن منحصر به فردت بشنوم.. اما با اون در هم شكستن موافق نيستم ..هميشه بايد ايستاد ...پايدار باشي

    سلام

    شعر خوبي بود .......

    وبلاگ جالبي داريد ..

    به ما هم سري بزنيد منتظرم ..................

    مگر لبان زن فاحشه طعم دارد ؟طعم چي ؟رژ لب يا ترياك يا اكس ياشراب... يا...

    عشق واقعي مگر يافت شدني است ؟

    همان بهتر كه در حسرتش بوسه اي بر لبي نكاشت

    و يادي در خاطر نگذاشت

    و...

    و...

    تا بوده دنيا همين بوده كه گفتي

    + پوريا پشتاره 

    1.من اين نوشته رو دوست دارم.

    2.زبان شعري ما هنوز به پختگي نرسيده...اما من همين غزاي خام رو با لذت مي خورم....توجه نكردي!من با لذت با تمام ذرات بدنم مي خورمش.

    3.لعنتي چرا اين شعر اينقد به من نزديكه !؟

    4.با اجازه شما تقديمش ميكنم به اون بي نام !

    پاسخ

    ممنونم از محبتت و کاملا قبول دارم که شعر ما حالا حالا ها مونده تا به پختگي برسه

    سلام. جالب بود.

    خوشحالم كه امروز پس از خواندن رمان بادبادك باز اين يادداشت تون رو دوباره خوندم. اميدوارم فيلم اش رو هم ببينم به زودي.

    شعرواره تون هم زيباست و پر نكته. مرسي

    اولش ميخواستم بكشمت ولي الان ديگه نه ديگه

    خيالم راحت شد

    سلام سلام

    من ابجي بزرگت هستم

    بي خيال رفيق

    نيامدنش يک درد است و آمدنش هزار و يک درد

    نه اينکه بگويم لذتي ندارد که بيهوده است

    اما تمنايش نکن که اگر با تمنا بخواهيش آمدنش به دلت نخواهد نشست

    ضمنا : اول