• وبلاگ : نواي زمستان
  • يادداشت : من و امنيت اخلاقي و كافه 78
  • نظرات : 0 خصوصي ، 23 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام

    در مورد دوربينت واقعا ناراحت شدم.اگه همون موقع كه اين اتفاق افتاد بهم يه زنگ ميزدي شايد كار اصلا به كلانتري نميرسيد.اما ولش كن دنيا دو روزه.متن جالبي بود. ديگه نميدونم چي بگم.خيلي وقته حرفي براي گفتن ندارم!!

    + ... 
    من شش سال از عمرم و توي جنگ گذروندم نمي شه گفت شش سال مفيد دست آخر حداقل دو سالش را درست فهميدم همان روزهايي که فرار کرديم و وقتي تز فرار برگشتيم خانه مان مثل سابقش نبود بگذريم .خواستم بگم منظورم من اين نبود يعني دقيقا نمي خواستم به اين اشاره کنم که عکس تکراري خوب نيست اصلا هيچ عکسي تکراري نيست و هيچ عکسي هم بد چيزي به نان نگاه منتقدانه به عکس وجود خارجي نداره حرفي هم که درباره ي نور زدم پس مي گيرم و قبول مي کنم احمقانه بود اما اگه عکسي گرفتي که حس کردي کمتر کسي ديده خبرم کن
    پاسخ

    اولا که اصلا هم احمقانه نبود چون خودم هم همونطور که گفتم با نورپردازي خيلي مشکل دارم و اصلا انگار برام جا نيفتاده .من دوست دارم که نقطه هاي ضعفم رو بدونم ...
    + princo 

    واقعا تبريك مي گم ،خيلي وبلاگ بدي داري

    تا به حال نديده بودم يك نفر تا به اين اندازه بتونه مهمل به هم ببافه و چرت وپرت بگه و مزخرف بنويسه

    بتاز

    پاسخ

    ممنونم از اينکه زحمت کشيده و کامنت گذاشتيد
    + حميدرضا 

    قبل از هر چيز سلام

    خيلي مسئله ناراحت كننده اي است ، تنها مي توان تاسف خورد. بعضي وقت ها واقعا آدمي نمي تواند چيزي بگويد ... واقعا نمي دانيم كه هر لحظه چه اتفاقي ممكن است صورت بگيرد ... اينقدر عرصه براي ما تنگ شده است كه نمي توانيم چيزي را از قبل پيش بيني كنيم ...

    طه جان از سوي ديگر خدا را شكر كن كه برايت اتفاقي بدتر از اين نيفتاد .

    راستي خيلي خوشحال هستيم كه با همه ي اين اتفاق ها و در جريان همه ي اين اتفاق ها ، باز به نوشتن ادامه دادي ...

    راستي طه نمره هاي جامعه شناسي را زدن ...

    موفق باشي .

    هان ... ما را چه مي شود ؟
    + نيلو 

    در مورد يكشنبه به خاطر تاخيري كه داشتم شرمنده ام.

    در مورد بستني هم اين كه اون لحظه ها به شيريني و خوشمزگي بستني بيسكوپيچ كه خيلي دوست دارم بود

    در مورد مسير دانشكده تا سيدخندان هم اين كه خيلي راه كوتاه بود و من هنوز حرف داشتم شايدم حرف نداشتم ولي راه كوتاه بود

    تو مسير هم اون بچه ي كوچولو خيلي با مزه بود وقتي دستتو كشيدي رو سرش نازش كردي مهربوني رو ديدم و يه كم فكر كردم

    پاسخ

    يادم باشه بستني بيسکوپيچ رو حتما امتحان کنم پس ...
    + ... 

    فك كنم چند تا از عكسات و ديدم

    چرا از نور استفاده به هنگام نمي كني ؟

    پاسخ

    من عکاسي رو تازه شروع کردم ... بعد ميشه خب لطفا واضح تر توضيح بديد که من متوجه اين نقص ها بشم ؟
    + ... 

    زمان برگشته اوايل دهه شصته و كميته بيداد مي كنه

    و اينكه تا كي عكس كودكان كار و معتادان خياباني

    همه چيز تمام شده و حالا وقت نوآوريه مي دونم چقدر شعاريه ولي مگه چه عيبي داره

    من خيلي دلم مي خواست عكس هات هم ببينم

     <      1   2