• وبلاگ : نواي زمستان
  • يادداشت : و قاف حرف آخر عشق آنجا كه نام كوچك من آغاز مي شود
  • نظرات : 0 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    آدم خوبي بود، خدا رحمتش كنه. براي شادي روحش صلوات...

    اگر دل دليل است....

    سرا پا اگر زرد و پژمرده ايم

    ولي دل به پاييز نسپرده ايم

    چو گلدان خالي لب پنجره

    پر از خاطرات ترک خورده ايم

    اگر داغ دل بود ما ديده ايم

    اگر خون دل بود ما خورده ايم

    اگر دل دليل است , آورده ايم

    اگر داغ شرط است ما برده ايم

    اگر دشنه ي دشمنان , گردنيم

    اگر خنجر دوستان , گرده ايم

    گواهي بخواهيد , اينک گواه

    همين زخم هايي که نشمرده ايم !

    دلي سربلند و سري سر به زير

    از اين دست عمري به سر برده ايم

    قيصر امين پور..

    روحش شاد..

    سلام و خسته نباشيد.

    خداوند وي را غريق رحمت خود فرمايد.

    از حضور سبزتون ممنون

    سلام. وقتي تو روزنامه خوندم كه قيصر هموني كه تو مدرسه با شعرهاي اون بزرگ شديم رفت چشمام پر اشك شد.

    روحش شاد

    پاسخ

    کلمه به کلمه حرفت را درک مي کنم . ممنون که نظر دادي
    خدا بيامرزتش

    دست عشق از دامن دل دور باد!
    مى توان آيا به دل دستور داد؟
    مى توان آيا به دريا حكم كرد
    كه دلت را يادى از ساحل مباد؟
    موج را آيا توان فرمود، ايست!
    باد را فرمود، بايد ايستاد؟
    آنكه دستور زبان عشق را
    بى گزاره در نهاد ما نهاد
    خوب مى دانست تيغ تيز را
    در كف مستى نمى بايست داد
    ( قيصر امين پور )
    + فرهاد كوهكن 
    نا گهان چه زود دير مي شود ...
     <      1   2