متنت رو يه دور خوندم بعد كه فهميدم كوه بودي دوباره خوندم و دوچندان لذت بردم...مه رو هم بسيار دوست مي دارم...فكر كن از پشت مه صدات ميزد ..«طه...من اينجام ،دوست و رفيق و خونوده مي خواي چي كار؟!تمام دلتنگيهات رو به خودم بگو...متكا همدم اشكاته؟!!!!در حالي كه منو داري!» اين دفعه رفتي اون بالا منو هم دعا كن