اولا ممنون که نظر داديد . راستش من تمام حرفم رو توي متن و توي پاسخ به کامنت هاي برخي دوستان زدم . اصولا طبقه بندي جامعه بر اساس سه معيار شکل ميگيره . 1 . تحصيل . 2 ثروت . 3 . جايگاه . متاسفانه در کشورهاييي نظير ايران اين طبقه بندي بيشتر حول محور مورد سوم مي گرده . و اين باعث ميشه کساني که استحقاق مقام و جايگاهي رو ندارند به اون دست پيدا کنند ( از طريق روابط فاميلي و يا حزبي ) در اين حالت حتي اگر فرض کنيم فردي که به مقامي رسيده با تمام توان مي خواهد به اصلاح جامعه اش کمک کند ، نمي تواند از اين مهم بر بياييد زيرا که دانش و پيشينه ي لازم رو براي انجام آن کار ندارد . و آن زمان است که ما وارد بحراني مي شويم که خروج از آن ، اگر نه غير ممکن اما بسيار سخت است . متذکر مي شوم که ما نيز در ايجاد اين بحران نقش داريم . در ضمن ما چرا بايد همه چيز رو با اسلام مقايسه کنيم ؟ اين يعني تک بعدي نگري . يعني ما فقط از منظر خودمون به قضيه نگاه مي کنيم . حال آنکه شايد بسياري از افراد در جامعه به اسلام ايمان نداشته باشند . بر فرض که تمام مسلمانان کشور را از انحرافات بازداشتيم ، تکليف بقيه چه مي شود ؟ چرا آمارهاي کشور سوئيس نشان مي دهد که تجاوز و حتک حرمت در اين کشور يک در يک ميليون است ؟ آنگاه ما که خود را کشوري مسلمان و پاک و آزاده و ( از اين قبيل صفات ) مي دانيم بايد دچار چنين بحراني شده باشيم که نيازي به رجوع به آمارها نيست زيرا که آنقدر اين مسئله شايع است که سرت را به هر سمت ير گرداني چشمت پر ميشود از اينهمه کثيفي ؟ جناب سينه سرخ فرموده بودند که آيا بايد مسولان تمام دردها را نشان دهند ؟ در جواب ايشان بايد بگويم نه !!! لازم نيست دردها را نشان دهند ، فقط کافي است براي حلشان تدبيري بيانديشند . نه اينکه رئيس جمهور ما از نبود همجنس گرايي در ايران صحبت کند . اين يعني پرده کشيدن بر روي دردها . اينکه وزير تعاون بگويد خط فقر مقوله ي مزخرفي است اصلا از آن حرف نزنيد کشيدن پرده بر روي درد هاست !!!!!! اگر ما احساس مي کرديم که بهبودي در جامعه در حال شکل گرفتن اتست جاي اين اعتراضات نبود . اما کجاست ؟؟؟ خودمانيم ، شما حسش مي کنيد ؟