• وبلاگ : نواي زمستان
  • يادداشت : خدا گريه هم مي كند
  • نظرات : 5 خصوصي ، 32 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رضا 

    جمله ديگري گفته ايد: (( آيا در اين داستان ظلم كه نقش آفرينان آن جميع انسانهايند منهاي زنان كه خود را مي شناسند جز مردان متهمي باقي ميگذارد؟ ))

    جناب طه که بر روي علوم انساني کار کرده اند بهتر از بنده درک ميکنند که تقريبا علل هيچ پديده اي در اين علوم مطلق و يکتا نيست ما از رياضيات و يا ساير علوم دقيقه سخن نميگوييم ... لذا فرمايش شما که خود زنان را کاملا و مطلقا از چرخه علل اين پديده حذف کرده ايد با علوم انساني سازگاري نداره چه زناني که با وجود آموزشهاي بالا ممکنه در مقابل انگاره هاي و ارزشهاي ضد زن غالب بر جامعه انفعال پذير باشند و چه مرداني که به ياري همان زناني مي آيند که خود نميدانند تحت ستم قرار دارند (اگر مايليد مثالهاي عيني آنرا ميتوانيد در مرداني بيابيد که در کمپين 1 ميليون امضا براي حقوق زنان تلاش ميکنند هرچند تعدادشان کمتر از زنان است که اين طبيعي ست)

    در ادامه فرموده ايد: ((چرا خدا را متهم مي كنيم به بي حكمتي ؟؟؟))

    بخشي از پاسخ به اين پرسش شما رو در فوق داده ام که اساسا کسي خدا رو به بي حکمتي متهم نکرده اساسا بي حکمتي موضوعيتي نداره ... اتفاقا آنچه هست اينه که وضعيتي براي زنان رقم خورده که ميان جايگاه فعلي زن و حکمت آفرينش او تعارضي وجود داره که دغدغه دکتر مهاجراني ناظر بر اين است که بايد براي اعتلاي جايگاه او متناسب با حکمت وجودي او کوشيد تا رضايت خداوندي نيز حاصل بشه و تعجب ميکنم که چرا شما در يک پرسش معترضه مفهوم گريه خدا بر تولد دختران رو به بي حکمتي خدا تفسير ميکنيد حال آنکه منظور دکتر مهاجراني به نظر بنده هماني ست که در فوق عرض کردم و نه بي حکمتي خداوند !

    فرموديد: ((تمامي اين ظلم ها از آن مردسالاريهاي اجداد ما نشات ميگيرد))

    بله قبول دارم بخشي از آن ريشه اي تاريخي داره و مردسالاري دو وجه داره يک بعد آن زن است و بعد ديگر مرد

    گفته ايد :((خطاب من اين است كه اگر آقاي مهاجراني متني نوشت ميتوان بر او هم خرده گرفت))

    درسته ، بر همه ميتوان نقد کرد از هر انساني که بر روي زمين زيسته بدون استثنا تاکيد ميکنم بدون استثنا

    فرموديد ايشان زن ايراني را بدبخت ميداند و از اين حيث به او نقد داريد که چرا اينگونه گفته است

    من نميدانم ايشان تک تک زنان ايران يا اکثريت زنان و يا نيمي و يا شايد بخش کوچکي از زنان ايران را بدبخت ميداند من واقعا نميدانم غلظت اين بدبختي مورد نظر ايشان تا چه اندازه است ولي ميدانم که گام اول براي رهايي از هر نوع ستمي پذيرفتن واقعيت وجودي ستم است و نه انکار آن حال به هر ميزاني باشد که آن بحث ديگري ميطلبه

    پاسخ

    آقاي مهاجراني زن را بدبخت نمي دانند . زن را محروم مي دانند . محروم از حقوقشان . همانطور که مرد ها را در اين جامعه .