اعتياد.......
.
براي بعضي ها تو اين زمنونه مي دوني چيه؟
فراموشي
بستن چشم و گوش به روي همه چيز...
آره خيلي ها تو اين دوره زمونه اعتياد پيدا كردن به چشم و گوش بستن به روي همه چيز از جمله اين موضوع
نمي دونم چي بگم؟
مرسي. خوب نوشتين، مثل هميشه. من هم البته معتادم به سبك ديگري كه مي دانيد.
راستي، قرار نيست شما صفر بشين :) نه شما و نه هيچيك از همكلاسي هاتون!
كاش چندتا از آن نخودها را به من مي داد تا نفهمم كجا هستم و چه ميكنم
اينهمه بودم و فهميدم
اينهمه بودي و فهميدي
چه سود داشت ؟
من معتادم به اعتياد نوشته هاي تو
ولي درحسرت وتكاي او
كه نفهمم چيزي و زبان در كام كشم
چون اگر نوشتم و نوشتي (حال قلممان به هرسبكي عادت كرده بود
مهم نيست ) باز هم او زير زبانش مي گذارد تا نفهمد درد زمانه اش را ...شايد اين سياست فلاني هاست كه همه خمار شويم تا ندانيم در هوشياري آنها براي رقم زدن آينده مبهم ما چه ها مي گذرد
سلام طه بله درسته هر دو معتاديد اما اين كجا و آن كجا ؟رنگ قلمت هر جانداري را نعشه مي كند مگر آْنان كه ازشون بوي انسانيت به مشام نمي رسد .چه اهميتي دارد ؟ بگذار من در راس باشم و به نوايي برسم و خودي نشان دهم بقيه اش چندان اهميتي ندارد ....بگذار من بر كرسي اي لميده باشم و او در خرابه ها نعشه باشد بگذار من با تريبونم بازي كنم و او با سرنگش بگذار من به او وعده و وعيد دهم و او به فرزندانش قول فردا و فرداها راچه اهميتي دارد عزيز ؟ما كه سكوت كرده ايم !!!!! و سكوت علامت رضاست !!!!!پس چه اهميتي دارد كه به چه سان مي گذرد ؟.................................
اول صبحي دلم پر درد شد ....از اين سكوتي كه داره خفه ام مي كنه بيزارم .....كي اين بغض مي شكنه ؟؟؟؟
