اما در مورد نقش دين در دنياي امروز ....
خوبه که در قرن بيست و يکم به کشور هاي غربي توجه کني و به حرکت آن ها به سوي دين و ارزش هاي معنوي نظر داشته باشي .
طرح کردن مسائل مربوط به سکولاريسم در مغرب زمين آن هم به صورت خشونت آميزش ، نشانه بارزي از گسترش دين و توجه مردم به ارزش هاي ديني است .
اما از سوي ديگر منکر تجدد هم نمي توانيم بشويم ... تجددي که امروز ،خواسته يا ناخواسته ، ريشه در همه ي ما دارد . تجدد چيز بدي نيست ، اما زماني بد مي شود که ما فقط به ظاهر آن پي ببريم .
دين را که نبايد مقصر همه ي اتفاقات ناخوشايند بدانيم . چون امروز فقر در جامعه ما بيداد مي کند .... نبايد که گريبان دين را بگيريم بلکه بايد گريبان انديشه هاي نابجا اقتصادي را بگيريم . تصميم گيري ها و سياست هاي نادرست اقتصادي سبب همه ي اين مشکلات شده است . ( حتما اکنون مي گويي همه ي اين مشکلات از اقتصاد اسلامي سرچشمه مي گيرد .... نه دوست عزيز ما چيزي به نام اقتصاد اسلامي نداريم .... چيزهاي که امروز اين ها در باب اقتصاد مي گويند و صفت اسلامي به اقتصاد مي دهند هيچ ريشه ي ديني ندارد . )
در مورد خشم و خشونتي که به دين ارتباط مي دهند ( که اين کار بيشتر بدست کشورهاي غربي و به ويژه رسانه هاي غربي صورت مي گيرد) بيشتر بايد تامل کرد .
کشورهاي غربي در رسانه هاي خود اين گونه مي گويند .... اما ما که نبايد بپذيريم. اين تفکر ، تفکر کاملا نادرستي است که هرجا دين است خشم هم همان جا است .
خود کشورهاي غربي هرجا خشم را روا بدانند ، ايراد مي کنند . ( من وجدان شما را به داوري مي کشم ، آيا خشونت اسرائيل ، خشونت محسوب نمي شود ؟؟؟ يا فکر مي کني که خشونت لطيف تري است ؟؟؟ )
( حتما اکنون اشاره مي کني به طالبان و القاعده و .... دوست عزيز اين گروهاي افراطي را نيز بايد محکوم کرد . اين ها يک فاز گذرا هستند که به زودي از بين خواهند رفت . و اين کارهايي را که انجام مي دهند و به دين مربوط مي کنند نيز نادرست و ناصواب است ).
اما موضوعات ديگري هم هست که قابل تاکيد و اشاره است ، که اگر شما دوست داشتيد بيشتر با هم بحث مي کنيم ....
همکلاسي شما